مقدمه
یک پادشاه عکاسی جدید طلوع کرده است اما قلمروی اپهای خود را قبل از به دنیا آمدن از دست داده است. از دست دادن گوگل برای Huawei بسیار سخت بود اما از آن هم سختتر، داشتن یک فروش موفق در دورهای بود که پاندمی بیماری COVID-19 سراسر دنیا را گرفته بود و تهدید خطرناکی برای جان مردم بود. به هر حال، سری Huawei P40 با هر مشکل و بیماری که در دنیا وجود داشت، عرضه شد و بدون شک P40 Pro نیز آمده تا کاملا روی پای خودش ایستادگی کند. در ادامه خواهیم دید که این تلاش چه نتیجهای برای این گوشی به همراه داشته است.
طراحی
همانطور که خود هوآوی گفته است، P40 Pro بر پایه دو قائده کلی ساخته و طراحی شده است که شامل سادگی و مینیمالیسم میشوند. خب، میتوان گفت که تا حد بسیار زیادی هم در محقق کردن و پیاده سازی این اصول موفق ظاهر شده است زیرا این گوشی در عین سادگی، یکی از زیباترین گوشیهایی است که ما تا به امروز دیدهایم. شاید یکی از اولین نکتههایی که در طراحی این گوشی متوجه شوید، صفحه نمایش خمیده و قاب آلومینیومی موجی شکل آن باشد. خود هوآوی، اسم زبان طراحی این گوشی را “سر ریز شده” گذاشته است زیرا همانطور که میتوانید در تصاویر این دستگاه مشاهده کنید، صفحه نمایش آن از هر چهار طرف خمیده ساخته شده است و تا قاب آن امتداد پیدا کرده است.
قطعا، همانطور که در تصاویر این دستگاه نیز میتوانید مشاهده کنید، فریم این گوشی در اطراف و لبههای آن به واسطهی این زبان طراحی باریکتر شده است اما مانند یک موج در گوشهها خیز برداشته است که احتمالا به خاطر مقاوت و همچنین چشم نوازتر شدن، به این شکل ساخته شده است. P40 Pro یک نمونه بارز از استاد بودن هوآوی در طراحی است. آنها همیشه به خاطر ساختن گوشیهای هوشمند زیبا و چشم نواز و همینطور دقت کردن به ریزترین جزئیات در طراحی آنها معروف بودهاند. به همین دلیل حتی قبل از این که هیچ ایدهای از طراحی پرچمدارهای جدید این شرکت در ذهن خود داشته باشیم، اطمینان کامل داشتیم که بهتر است نگران طراحی نباشیم و همه چیز را به خود هوآوی بسپاریم. انصافا آنها هم بهترین پاسخ ممکن را به صبر ما نشان دادند.
پرچمدار جدید شرکت هوآوی ضد آب است (دارای گواهینامه IP68 برای مقاومت در برابر آب است)، دارای لبههای خمیده است و فریم آن به صورت موجی طراحی شده است. همهی اینها باعث شده تا هر کسی که برای اولین بار با این گوشی از نزدیک ملاقات کند، دوست داشته باشد برای همیشه آن را نزد خود نگه دارد.
صفحه نمایش
قطار صفحه نمایشهایی که دارای نرخ تازه سازی بالایی هستند، در حال آماده شدن برای حرکت است و اکنون هوآوی هم با P40 Pro در آخرین لحظه به جمع مسافرین این قطار اضافه شده است. این گوشی، افتخارِ شناخته شدن به عنوان اولین پنل ۹۰ هرتزیِ OLED این شرکت را با خودش به همراه دارد. با این وجود، خبرهای خوب صفحه نمایش این گوشی تنها به نرخ تازه سازی آن محدود نمیشود زیرا اکنون دارای رزولوشن بسیار بالایی هم میباشد و از همه مهمتر، دارای لبههای خمیده است که جلوهی زیبایی شناسی آن را دو چندان کرده است.
پنل صفحه نمایش Huawei P40 Pro دقیقا دارای رزولوشن ۱۲۰۰ × ۲۶۴۰ پیکسل است که چگالی آن به ۴۴۱ پیکسل در هر اینچ میرسد و نسبت تصویر ۱۹.۸:۹ به وجود آورده است. صفحه نمایش OLED این گوشی تا نیمی از لبه کناری آن امتداد پیدا کرده است. این موضوع به این معنی است که صفحه نمایش P40 Pro اکنون از تمام گوشیهای قبلی هوآوی خمیدهتر شده است.
در گوشه بالای سمت چپ آن یک حفره کپسولی شکل وجود دارد که دلیل بزرگ بودن آن این است که این گوشی دارای دو دوربین سلفی است که در بخش دوربین به طور کامل نه تنها درمورد دوربینهای سلفی، بلکه درمورد تمام دوربینهای دیگر این گوشی نیز صحبت خواهیم کرد و عملکرد آنها را نیز مورد بررسی قرار خواهیم داد.
جالب است که بدانید پس از نصب کردن آخرین آپدیت موجود که برای این گوشی عرضه شده است، نهایت روشنایی صفحه نمایش میتواند به ۵۳۱ نیت برسد و حداقل روشنایی آن هم ۱.۸ نیت است که برای کار کردن در تاریکی مطلق کاملا خوب است. نمایشگر P40 Pro قابلیت پشتیبانی از HDR 10+ دارد اما با این وجود، جالب است که ما موفق نشدیم اسم این گوشی را در صفحهی گوشیهایی که قابلیت پشتیبانی از HDR 10 دارند، در Netflix پیدا کنیم. دلیل آن هم این است که این گوشی از سطح پایهی Widevine L3 میتواند پشتیبانی کند که به این معنی است که در اپهای Netflix و Amazon Prime فقط میتواند محتوای SD پخش کند. HBO Go هم که بدون Google Play Services روی هیچ دستگاهی اجرا نمیشود. بنابراین موفق به تست کردن آن نشدیم.
سخت افزار
گوشی هوشمند Huawei P40 Pro بر روی یک چیپست Kirin 990 5G اجرا میشود که از مدل معمولی این چیپست که قابلیت پشتیبانی از فناوری اتصالات 5G ندارد و در Mate 30 Pro به کار رفته بود، پردازنده سریعتری در اختیار دارد. در هر صورت، مدل 5G این چیپست دارای یک پردازنده مرکزی هشت هستهای است که از هستههای CPU کاملا آشنایی به اسم Cortex استفاده کرده است. این ترکیب، شامل ۲ هستهی A76 با فرکانس بالا، ۲ هستهی A76 با فرکانس پایینتر و همینطور چهار هستهی سبک A55 میشوند. در این مدل از چیپست که قابلیت پشتیبانی از فناوری 5G دارد، نهایت سرعت کلاک به ترتیب از زیاد به کم ۲.۸۶ و ۲.۳۶ و در نهایت ۱.۹۵ گیگاهرتز میرسد. این فرکانسها در مدل غیر 5G این چیپست روی فرکانسهای پایینتری کلاک شده است.
پردازنده گرافیکی به کار رفته در این گوشی یک Mali G76 با ۱۶ هسته پردازشی است و در مدل غیر 5G این چیپست نیز از همین GPU استفاده شده بود. و در نهایت، NPU یا همان واحدهای پردازشی Kirin 990 5G از دو هستهی بزرگ به همراه یک هستهی کوچک تشکیل شده است؛ در صورتی که ۹۹۰ معمولی، فقط دارای یک هستهی بزرگ بود.
از نظر حافظه داخلی سه مدل مختلف از این گوشی وجود دارد. یکی از آنها ۸ گیگابایت رم به همراه ۱۲۸ گیگابایت حافظه داخلی دارد، مدل دوم دو برابر حافظه داخلی بیشتری دارد و در نهایت، مدل سوم و رده بالاترین مدل این گوشی نیز ۵۱۲ گیگابایت حافظه داخلی UFS 3.0 در اختیار دارد. شاید حافظه رم این گوشی چندان زیاد نباشد؛ مخصوصا با توجه به این که این روزها شاهد عرضه شدن گوشیهایی هستیم که ۱۲ یا حتی ۱۶ گیگابایت رم در اختیار دارند اما حقیقتا همین ۸ گیگابایت نیز احتمالا تا پایان سال ۲۰۲۰ برای یک گوشی پرچمدار کاملا کافی است.
البته هر نسخهای از این گوشی با هر حافظهای که خریداری کنید، قابلیت افزایش دادن حافظه آن را از طریق یک نانو مموری (تا حد ۲۵۶ گیگابایت) خواهید داشت. تستهای بنچمارک ما از این گوشی نشان داد همانطور که کاملا انتظار داشتیم، P40 Pro تستهای بنچمارک را با به جای گذاشتن امتیازهای بسیار بالا و خوبی پشت سر گذاشت که در زندگی واقعی هم میتواند یک شوآف باشد. با این وجود، P40 Pro در صدر چارتهای بنچمارک قرار نمیگیرید اما تا رتبهی یک اختلاف چندان زیادی هم ندارد. مدیریت گرما در این گوشی بسیار خوب است. بنابراین، میتوانید به مدتی طولانی هر کاری که با این گوشی دوست دارید، انجام دهید. البه در حین اجرا کردن بازیهای بسیار سنگین و گرافیکی، گاهی اوقات افت فریم وجود دارد اما هنوز هم کاملا قابل بازی کردن هستند و از انجام دادن آنها در این گوشی کاملا لذت خواهید برد.
نرم افزار
گوشی Huawei P40 Pro بر روی رابط کاربری EMUI 10.1 اجرا میشود که در زمان عرضه شدن این گوشی آخرین نسخه موجود از این رابط کاربری محسوب میشد که بر پایه اندروید ۱۰ طراحی شده است. این گوشی فاقد Google Play, Google Services و همینطور اپهای گوگل از قبیل Gmail, YouTube, Drive و تمام اپهای دیگر این شرکت است که قطعا از این موضوع آگاهی دارید. به جای آنها، هوآوی از AppGallery در این گوشی استفاده کرده است که جایگزینی برای دانلود کردن و گرفتن اپهای مختلف به شمار میرود. در حقیقت، این شرکت اکنون Huawei Mobile Services را راه اندازی کرده است و قصد دارد با گسترش و پیشرفت دادن آن جای خالی گوگل را جبران کند.
برای بازگشایی کردن قفل این گوشی هم سنسور تشخیص اثر انگشت وجود دارد (که در زیر صفحه نمایش آن کار گذاشته شده) و هم سنسور بازگشایی چهرهی سه بعدی که البته هر دوی آنها در کنار یکدیگر نیز میتوانند کار کنند. سنسور تشخیص اثر انگشت اپتیکال این گوشی یکی از سریعترین سنسورهایی است که تا به حال در گوشیهای هوشمند به کار برده شده است. زمانی که انگشت خود را بر روی صفحه نمایش این گوشی قرار دهید، یک نور سفید به نمایش درمیآید و تا قبل از این که متوجه شوید، قفل گوشی باز میشود.
به لطف دوربین ToF این گوشی که در کنار دوربین سلفی اصلی آن کار گذاشته شده است، Face Unlock هنوز هم در این گوشی در دسترس است. این سنسور حتی در محیط تاریک هم کار میکند و اغلب حتی از سنسور تشخیص اثر انگشت نیز سریعتر قفل صفحه را باز میکند زیرا حتی قبل از این که نمایشگر را باز کنید، صورت شما را اسکن میکند و سپس در کسری از ثانیه آن را تشخیص میدهد. در کنار آن، تمام ویژگیهایی که از رابط کاربری دوست داشتنی و جذاب EMUI انتظار داشته باشید را میتوانید در این گوشی پیدا کنید.
دوربین
دوربینهای Huawei P40 Pro با اسم Ultra Vision Leica Quad Camera شناخته میشوند. چنین اسم باوقاری نشان دهندهی این است که با یکی از بهترین گوشیهای دوربین محور مواجه هستیم. از نظر تجربه کلی عکاسی با این گوشی باید اعلام کنم که تجربه کلی آن مانند Mate 30 Pro است و به همان اندازه از عکاسی کردن با P40 Pro هم لذت خواهید برد. دوربینهای چهار گانه این گوشی شامل یک دوربین عریض، یک دوربین فوق عریض، یک دوربین تله فوتو با قابلیت زوم ۵ برابری با لنز پریسکوپی و در نهایت، یک سنسور ToF میشوند.
هوآوی تلاش زیادی کرده تا در سال ۲۰۲۰ تجربه عکاسی کردن با گوشیهای پرچمدار خود را برای کاربران بهبود دهد به طوری که در راستای این امر تلاشهای زیادی انجام داده است که یکی از آنها این است که هر سه دوربین اصلی این گوشی که قابلیت عکاسی و فیلم برداری کردن دارند، را به یک سنسور با رزولوشن بالاتر از نسل قبلی این لاین آپ مجهز کرده است که منجر به فیلترهای رنگی جدید و لنزهای بهبود یافته نیز شده است.
دوربین اصلی این گوشی که با اسم Ultra Vision نیز شناخته میشود، اکنون دارای یک سنسور بزرگ ۱/۱.۲۸ اینچی ۵۰ مگاپیکسلیِ Quad Bayer میباشد که دارای فیلتر RYYB نیز میباشد. از نظر فیزیکی سنسور دوربین اصلی این گوشی حتی از دوربین ۱۰۸ مگاپیکسلی Samsung Galaxy S20 Ultra که ۱/۱.۳۳ اینچ اندازه دارد نیز بزرگتر است. دهانه دیافراگم آن f/1.9 است و از قابلیت لرزشگیر نیز برخوردار است. فیلتر رنگ RYYB، زیرْ پیکسلهای زرد را جایگزین سبز کرده است. خود هوآوی در مورد این تغییر توضیح داده است که زیرْ پیکسلهای زرد باعث میشوند که در فضای تاریک در مقایسه با فیلترهای RGGB حدود ۴۰ درصد نور بیشتری از محیط جذب شود و به سنسور برسد که به طور مستقیم بر روی کیفیت عکاسی در شب تاثیر گذار خواهد بود و کیفیت آنها را افزایش خواهد داد.
فوکوس خودکار نیز اکنون در این گوشی بهبود پیدا کرده است. این موضوع به معنی این است که اکنون نه تنها تک تک پیکسلها دارای تشخیص دهندههای فوکوس خودکار هستند، بلکه در هر یک از این پیکسلها، ۸ تشخیص دهنده وجود دارد. عکسهای دوربین این گوشی به صورت خودکار ۱۲.۵ مگاپیکسل رزولوشن دارند که البته آن را بر روی حالت ۵۰ مگاپیکسل نیز میتوانید قرار دهید. زمانی که در حالت ۵۰ مگاپیکسل و ۱۲.۵ مگاپیکسل عکاسی کنید و آنها را با یکدیگر مقایسه کنید، قطعا متوجه خواهید شد که عکسهایی که دارای رزولوشن بیشتری هستند، دارای زمینه دید عریضتری هستند. این موضوع به معنی این است که وقتی دوربین گوشی روی حالت ۱۲ مگاپیکسل قرار دارد، عکسها را از حالت ۵۰ مگاپیکسل کراپ میکند که بهترین راه حل ممکن برای داشتن تمام جزئیات است.
اما زمانی که برعکس این فرایند انجام شود یعنی حالت پیش فرض بر روی ۱۲.۵ مگاپیکسل باشد و با بوست کردن به ۵۰ مگاپیکسل برسد، به کیفیت نهایی لطمه زیادی خواهد زد و نتیجه به هیچ وجه رضایت بخش نخواهد بود که خوشبختانه P40 Pro این مورد را به خوبی رعایت کرده است. دوربین فوق عریض نسبت به نسل قبلی این گوشی یعنی P30 Pro پیشرفت زیادی داشته است و دوربین تله فوتو نیز جدیدا به آن اضافه شده است. دوربین چهارم هم که همانطور که اشاره کردم، یک سنسور ToF است. کار این سنسور بالا بردن سرعت فوکوس خودکار است و علاوه بر این، میتواند سوژههای پیچیده را نیز به خوبی از یکدیگر تفکیک کند. تار کردن پس زمینه در عکسهای پرتره هم که یکی از وظایف اصلی آن است.
تجربه کلی سلفی گرفت نیز اکنون در این گوشی بهبود داده شده است. اکنون ۲ دوربین برای سلفی گرفتن وجود دارد که ویژگی فوکوس خودکار نیز به آنها اضافه شده است. دوربین سلفی اصلی این گوشی دارای یک سنسور ۳۲ مگاپیکسلی است که گشودگی دهانه دیافراگم آن f/2.2 است و طول لنز آن نیز ۲۶ میلی متر میباشد. دوربین دوم هم یک سنسور سه بعدی ToF دیگر است که منجر به گرفتن عکسهای پرتره سلفی شگفت انگیزی خواهد شد.
به عنوان آخرین نکته درمورد دوربین این گوشی باید توضیح دهم که Huawei P40 Pro هم با دوربین اصلی و هم با دوربین فوق عریض خود قابلیت فیلم برداری در حالت 4K با ۶۰ فریم بر ثانیه دارد که در کنار آن سایر حالتهای رایج نیز وجود دارد. فیلم برداری اسلوموشن آن با ۷۶۸۰ فریم بر ثانیه هم واقعا ما را شگفت زده کرد.
باتری
این گوشی از یک باتری ۴۲۰۰ میلی آمپری برخوردار است که نشان میدهد ظرفیت آن به اندازه P30 Pro باقی مانده است. این باتری قابلیت پشتیبانی از فناوری SuperCharge هوآوی با قدرت ۴۰ وات دارد. خوشبختانه درون جعبه این گوشی هم چنین شارژری وجود دارد. همانطور که انتظار داشتیم، عملکرد آن شگفت انگیز بود زیرا تنها در عرض ۳۰ دقیقه توانست ۸۰ درصد از ظرفیت باتری غول پیکر این گوشی را کامل کند که شگفت انگیز است. علاوه بر این، تنها در عرض ۵۰ دقیقه نیز کل ظرفیت باتری این گوشی را میتواند کامل کند که واقعا حرفی برای گفتن باقی نمیگذارد.
با این حال، یکی از قابلیتهای بسیار جالب این گوشی این است که دارای قابلیت شارژ هوشمند است به طوری که اگر این گوشی را در طول شب به شارژر آن وصل کنید که تا صبح پر شود، سرعت شارژ این گوشی به طور چشمگیری کاهش پیدا میکند و سرعت شارژ شدن این گوشی را طوری تنظیم میکند که تا طلوع آفتاب به طور کامل شارژ شده باشد. بدین ترتیب، دیگر نیازی ندارید که نیمه شب گوشی را از شارژ بکشید و با خیال راحت میتوانید از شب تا صبح باتری آن را شارژ کنید.
P40 Pro قابلیت پشتیبانی از شارژ بی سیم هم دارد که نهایت قدرت آن میتواند به ۲۷ وات هم برسد. حتی میتوانید از قابلیت شارژ بی سیم برعکس هم در این گوشی بهره مند شوید که بیشتر درمورد آن توضیح میدهیم. پس از این که ویژگی شارژ برعکس را از تنظیمات فعال کردید، میتوانید ساعت هوشمند و یا هدست بی سیم خود را با متصل کردن به پشت گوشی شارژ کنید؛ و یا حتی یک گوشی دیگر را شارژ کنید.
ما تستهای خود بر روی باتری P40 Pro را به طور کامل انجام دادیم از نتایج آن هم کاملا راضی بودیم. با این گوشی بیش از ۱۵ ساعت میتوانید از طریق شبکه وای فای وبگردی کنید و یا بیش از ۱۸ ساعت ویدئو تماشا کنید. نکته قابل توجه این است که چه نرخ تازه سازی صفحه نمایش بر روی حالت ۶۰ هرتز باشد و چه روی حالت ۹۰ هرتز، تاثیر چندان زیادی روی طول عمر باتری این گوشی ندارد و اختلاف به قدری کم است که حتی متوجه آن هم نخواهید شد. باتری این گوشی با ۹۴ ساعت مقاومت در حالت استندبای همیشه در حالت آماده به کار سر میبرد.
ارتباطات
مشخصات ارتباطی Huawei P40 Pro شامل Wi-Fi 802.11 a/b/g/n/ac/ax دو بانده به همراه Wi-Fi Direct و Hotspot میشوند که در کنار آنها ویژگیهایی از قبیل Bluetooth 5.1, A2DP, LE و همینطور قابلیت پشتیبانی از GPS و A-GPS, GLONASS, BDS, GALILEO, QZSS, NavIC نیز وجود دارد. این گوشی فاقد رادیوی FM و جک ۳.۵ میلی متری هدست است اما دارای اینفرارد و NFC میباشد و در کنار آنها درگاه USB Type C هم برای انتقال داده و یا شارژ کردن این گوشی وجود دارد.
جمع بندی
با وجود این که اکنون مدتی از عرضه شدن گوشی هوشمند Huawei P40 Pro گذشته، اما این گوشی هنوز هم یک پرچمدار واقعا رده بالا باقی مانده است. صفحه نمایش آن هم از نظر طراحی و زیبایی و هم از نظر فنی یکی از بهترین نمایشگرهایی است که تا به حال در یک گوشی هوشمند به کار برده شده است. عملکرد این گوشی نیز هنوز شگفت انگیز و بسیار عالی است و هنوز از تجربه کار کردن با این گوشی کاملا لذت خواهید برد. از طرفی دیگر یک باتری بزرگ نیز در این گوشی وجود دارد که در مدت زمان کوتاهی میتواند مجددا آمادهی کار شود.
عکاسی یکی از بزرگترین ویژگیهای این گوشی محسوب میشود که میتواند یکی از دلایل اصلی خرید P40 Pro باشد. مقدار زیادی از همان ایرادهای انگشت شمار و جزئی هم که در دوربین این گوشی وجود داشت، اکنون با آپدیتهای نرم افزاری برطرف شده است و همه چیز برای یک تجربه شگفت انگیز فراهم شده است. به هر حال، هیچ مشکل بزرگ خاصی به جز عدم وجود اپها و خدمات گوگل در این گوشی وجود ندارد که شما را از خریدن آن منصرف کند. از طرفی دیگر، Huawei Mobile Services و AppGalley نیز روز به روز در حال گسترش و پیشرفت هستند به طوری که اکنون نسبت به سال گذشته تغییرات چشمگیری در آنها ایجاد شده است که بسیار تاثیر گذار هستند و قطعا در آینده میتوانند جایگزین گوگل باشند.